من اینروزها

آخرین مطالب

تصاویر / بابا

يكشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۷، ۰۱:۲۱ ق.ظ

حیف ک ب اینجا تصویر اومد نداره 

اما خب میتونم بگَمشون :

اولی * وقتی بابا روی اون چارپایه خیلی بلنده وایساده بود،  توی بالکن خونه عمه ، توی سرمای پاییز ، با لباس سرمه ای و شلوار مشکی و گچی و خاکیِ کارش و اون کلاهه ک هم گرمش میکنه هم خنده دارش  ( و غم انگیز ..  ) ، دستاشو برده بالا و داره سعی میکنه سقف و جوش بده ب تیرآهن ازش گرفتم . راستش  من رو تخت نشسته بودم و درس میخوندم ک اون بالا دیدمش و نتونستم چشم ازش بردارم و ترسیدم ک بیفته و دلم براش خیلی سوخت دلم برای بابام خیلی سوخت دلم براش سوخت و درد سوختگی ... ! ک بابا ی من  رنج کشیدن رو صرف کرده .. رنج کشید . رنج میکشد . رنج خواهد کشید ... 

رنگ ها ~ سرمه ای ، سیاه ، قهوه ای ، خاکستری 

۹۷/۰۹/۲۵
سرمست ...